سریال زیباییهای زندگی
به نام الله عزیز
تقریباً سه هفته پیش وقتی با خانواده کنار ساحل بودیم، ناگهان احساسی درونی یا بهتر است بگویم همان ندای درونیام که همیشه از آن میگویم از من خواست که همان لحظه آن زیباییهای شگفتانگیز و احساس زیبا و لذتبخش درونیام را ثبت و ضبط کنم و قرار بر این شد؛ با توجه بر زیباییهای زندگی و نشان دادن آنها، زیباییهای بیشتری را فراخوانی و دعوت کنم. آن لحظه نقطهی شروع تجلی و فراخوانی زیباییها بود. صدا و ندای هدایتگر درونم همان صدایی است که مرا به دست به قلم شدن فرا میخواند، از من میخواهد که فایلی ضبط کنم و آگاهیهایی را با شما و انسانهایی مشتاق به اشتراک بگذارم. مدتهاست که من به این ندا و صدای درونیام واقف شدهام و با آن اتباط برقرار کردهام، البته خدا رو شکر درک و پذیرش این اتفاق هر روز بیشتر و عمیقتر میشود و این اتفاق بسیار خوشایندی برای من است.
من در کنار ساحل به شدت غرق در زیبایی و شکوه آن مکان شده بودم، شور و شعفی کودکانه و لذتبخش در آن لحظه تمام وجودم را سرشار از قدردانی و شادمانی از بودن و زندگی کردن ساخته بود. گویا به تمامی در آن لحظات حاضر و سپاسگزار بودم. شکوه دریا و در عین حال آرامشی که انتقال میداد، زمزمههای امواج و مرغان دریایی، تلالو و درخشش خورشید بر سطح آب همه و همه حکایتها و داستانهای خودشان را به صورتی خالص و آگاهی دهنده به من منتقل میکردند.
وقتی آن احساس و ندا از من خواست تا آن زیباییهایی که مرا سرشار از آرامش و لذت ساخته بود را به تصویر در بیاورم و قرار شد که از آن به بعد ماموریت ویژهی من انعکاس زیباییها و دلخوشیها باشد؛ من بودم و گوشی موبایلم بدون هیچ تجیهزاتی، حتی مجبور شدم برای اینکه گوشیام را برای ضبط و فیلمبرداری ثابت نگه دارم تکه سنگی کوچک را بردارم و موبایل را به آن تکیه دهم و بعد در نزدیکترین حالت به گوشی قرار بگیرم تا صدایم به وضوح ضبط شود. در ابتدا کمی بهانه برای جور کردن و انجام ندادن آن ماموریت بود. اینکه سه پایه نیست، صدای کوبیدن بر یک جسم آهنی و جوشکاری آزار دهنده بود و البته اینکه میکروفن و ریکوردر نبود تا صدای با کیفتی ضبط شود.
بهانهها را کنار گذاشتم و همان طور که بیشتر اوقات با آن ندا همراهی کردهام ،آن روز هم همراهی کردم. در نهایت باز هم بهانه برای قرار ندادن آن بر روی سایت به خاطر اینکه شاید کیفیت مناسب نباشد آمد، در واقع باید بگویم باز هم شیطان نجوا گر میخواست من را منصرف کرده و از پذیرش باز دارد، اما من اکنون کمی بهتر او را میشناسم،پس توجهی نکرده و ماموریت خود را با اعتماد و تعهد پذیرفتهام و در مسیر آن حرکت خواهم کرد.
قرار است که از این به بعد از زیباییهای زندگی بیشتر و بیشتر برایتان بگویم و آن را با شما به اشتراک بگذارم. قرار است که با هوشیاری بیشتری زیباییها را ببینیم و همهی اینها زندگی من و تمام کسانی را که در این مسیر با هوشیاری و ذهنی پاک و روشن همراهی میکنند به طرزی شگفتانگیز متحول و زیبا خواهد ساخت. بگذارید بگویم که این اتفاق از همین حالا افتاده است و جهان از همان لحظه به افکار زیبای ما درست از همان زمانی که خواسته و تصمیمی شکل میگیرد پاسخ خواهد داد. زیباییهای بیشتر و شادیهایی دوست داشتنی فراخوانده شدهاند و همین حالا حاضر هستند تا در زندگی من و شما خود را متجلی کرده و به نمایش بگذارند.
تک تک شما و من در این حرکت زیبا و بزرگ سهیم هستیم. قرار است ما زندگی خود را به شگفتی و زیبایی بیافرینیم و نه تنها زندگی خود را زیبا و درخشان کنیم بلکه دنیا را نیز به جای بهتر،زیباتر و درخشانتری برای زندگی کردن و بودن تبدیل خواهیم کرد. این ماموریت بزرگ من و شما دوست و همراه گرامی است که من را همراهی کرده و خواهید کرد؛ درخشان کردن زندگی خود و دنیایمان.
در پناه الله عزیز مهرورز،موفق و درخشان باشید
دانلود فایل ویدیویی سریال زیباییهای زندگی
دانلود فایل صوتی سریال زیباییهای زندگی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!