سریال زیبایی‌های زندگی
به نام الله عزیز
سریال زیبایی‌های زندگی جان گرفت و مأموریت ویژه‌ی من آغاز شد، به یکباره نگام به دنیا و هر آنچه می‌دیدم متحول شد. گویی تا آن زمان نمی‌دیدم یا ندیده بودم و بعد از آن روز یا بهتر است بگویم از آن لجظه چشمانم باز شدند. احساساتم به واقع لطیف‌تر شده و احساس نزدیکی بیشتری با خودم و تمام جهان داشتم. صداها طبیعت و جهان گویی شفاف‌تر و واضح‌تر شده بود. گویی گل و دار و درخت، دریا و شن‌های ساحل، چرنده و پرنده و خزنده داشت چیزهایی می‌گفت. چیزهایی که شاید مدتها بود نشنیده بودم.
در گذشته چنین کیفیت و حالت درونی را تجربه کرده بودم، اما این برای سال‌ها پیش بود، زمان کودکی، نوجوانی و اوایل جوانی… شرح آن داستان‌ها و تجربیات را به وقتش خواهم داشت. انگار کودکی پر از شوق و ذوق شده بودم که تازه داشت جهانش را کشف می‌کرد و از دیدن هر چیز به ظاهر ساده و کوچکی ذوق زده می‌شد.
من از کنار ساحل بازگشتم و در راه بازگشت نجوا و داستان‌های کهن درختان را شنیدم. زمزمه‌های پرندگان و شور و شوق‌شان را دیدم. و زمزمه‌ی نسیم را و سلام و ابراز عشق و محبتش با درختان و گل‌ها را درک کردم.
زیبایی‌های زندگی همه جا اعلام حضور می‌کردند. مرا ببین، مرا ببین، مرا ببین
زیبایی‌های زندگی هر لحظه مرا فرا می‌خواندند. انگار همه چیز در سرخوشی بی‌پایان جا خوش کرده بود. حتی درخت حشکیده‌ای شگفت‌انگیز را دیدم که به غایت زیبا و دلفریب بود و همچنان داشت ترنم عشق در فضای جهان می‌سرود و همه‌ی همراهانش با او همگام شده بودند و هم آوا.
آن لحظات افرادی را دیدم که از کنار من رد شدند و با تعجب از حیرت و نگاه خیره وار و تازه‌ی من به درختان درمانده بودند. انگار می‌توانستم ذهنشان را بخوانم. در نگاه درختان و دست تکان دادن‌هایشان به من یک دنیا عشق و محبتی الهی گونه بود،درکش کردم و مشعوف شدم. آسمان می‌خواست با ابرهای حامل پیغامی بارانی مرا ذوق زده کند. و نسیم و باد می‌خواست دلپذیرترینِ خود را به نمایش بگذارد.
خداوند در همه چیز و با همه چیز خودش را به طرزی شگفت‌انگیز و دوست‌داشتنی متجلی کرده و احساس عشق و پیوستگی عمیقی را عیان و بیان می‌شد.
زیبایی‌های زندگی همیشه بودند، هستند و خواهند بود. هم برا من و هم برای شما. اما اکثر ما خود را با دستان خودمان از دیدن و درک عمیق آنها محروم کرده‌ایم. زیبایی‌های زندگی هر لحظه من و شما را فرا می‌خواند، ما دعوت به دیدن و نگاهی نو شده‌ایم. ما دعوت به آفرینش و جذب زیبایی‌ها این جهان شده‌ایم. همه چیز اینجا به بهترین و زیباترین نحو ممکن خود را به نمایش خواهد گذاشت، قانون جذب اینجاست، قانون عمل و عکس‌العمل اینجاست، قانون ارتعاش این جا حی و حاضر است و تمامی قوانین الهی اینجا گوش به فرمان جانشین خداوند بر روی زمین هستند.
نگاهی نو و جهانی نو در انتظار تجلی به آستانه‌ی ظهور رسیده و دارد آرام آرام خود را عیان می‌سازد. من بسیار خرسند و مسرورم که در این اتفاق بزرگ زییا به شکلی ویژه سهیم هستم. این سرآغاز کسانی که مشتاق و مایل هستند را خود فرا می‌خواند. کسانی که دوست دارند نگاهی نو داشته باشند و آگاهی حقیقی را دریابند با این حرکت همراه خواهند شد. قرار است که در این مسیر درخشان شویم، این درخشان بودن سهم تک تک انسان‌هاست، هدیه‌ی الله عزیز است در دل و جانمان. هدیه و گوهری فوق‌العاده گرانبها که کمی آن را به فراموشی سپرده‌ایم. اما دیگر وقت درخشیدن و بیدار شدن است.
الماسی بسیار درخشان، درخشان‌تر و بزرگتر از هر الماسی در این دنیا در درون تو و من است. وقتش رسیده آن را ببینیم خار و خاشاک‌هایی که روی آن را پوشانده‌اند کنار بزنیم، این درخشش سهم الهی گونه بودن ماست.
آرزو نصرتی
در پناه الله عزیز مهرورز، موفق و درخشان باشید
دانلود فایل ویدیویی سریال زیبایی‌های زندگی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!