سریال زیبایی‌های زندگی
به نام الله عزیز
سریال زیبایی‌های زندگی هر روز چیز تازه‌ای برای به اشتراک گذاری با دوستداران زیبایی و کسانی که قرار است با من در این مسیر همراه باشند دارد. جذب زیبایی همچنان ادامه دارد. مأموریت ویژه‌ی من این است که زیبایی‌هایی را که می‌بینم و احساساتی زیبا همراه با قدردانی در من جان می‌گیرد را با شما به اشتراک بگذارم.
این زیبایی‌ها در عین حال که بسیار ساده هستند اما به شدت حس عمیق سپاسگزاری را در عمق جان می‌نشانند. این حس برای من هر روز قویتر و عمیق‌تر می‌شود، و البته مطمئناً برای شما نیز این اتفاق آرام آرام خواهد افتاد. آرام آرام با آگاهی حقیقی رو به رو خواهیم شد. این همان چیزی است که قرار است برای درخشان شدن ما اتفاق بیفتد. صبورانه و شادمان منتظر باشید.
جذب زیبایی
از شما می‌خواهم که با ضرب‌آهنگ موزون زیبایی‌های زندگی حرکت کنید. با چشمانی باز و قلبی روشن و ذهنی هوشیار هر آنچه در اطرافتان است را ببینید. می‌خواهم جور دیگر دیدن را تمرین کنید. در واقع همراه با یکدیگر ممارست و تمرین خواهیم کرد تا پرده‌های ناآگاهی و عدم هوشیاری کنار بروند و روشن و درخشان شویم همچون زیبایی‌های شگفت‌انگیزی که در حال فراخوانی آنها به زندگی‌مان هستیم. جذب زیبایی به همین سادگی ست. ققط آن را بخواهید و ببینید.برای جذب زیبایی و آنچه می خواهیم باید خود زیبا شویم،قانون همین است.
هر چقدر بیشتر در جستجوی چیزی باشی آن را بیشتر خواهی یافت. هر چقدر تمرکز بیشتری بر روی چیزی داشته باشید، آن چیز در زندگیتان پررنگ‌تر خود را به نمایش خواهد گذاشت. این قانون است. زیبایی‌ها همه جا هستند و حضور دارند؛ نه از امروز و این لحظه بلکه از قبل بوده‌اند اما ما قادر به دیدن تمام آنها نبودیم. چون حاضر و هوشیار نبودیم و نیستیم. چون برای زیبایی‌ها ارزش قائل نیستیم، پس برای چه باید خود را به ما نشان دهند؟!
وقتی از کنار یک علف که در نسیم و باد نوازشگر به رقص در می‌آید بی‌اعتنا رد شویم، وقتی از کنار آن گل زیبا با بی توجهی و بدون اینکه تحسینش کنیم رد می‌شویم آن گل دیگر زیبایی‌هایش را برایمان به رقص در نخواهد آورد تا چشمان ما از بودن آن لذت ببرد و روح جانمان نفسی تازه کند. این ها به خاطر خودمان است که چشمان خود را باز نکرده و قلب و ذهنمان هوشیار و بیدار نیست.
زیبایی‌هایی که من دیدم
حتی آن علف هرز که آن جاست دارد خود را به شکلی که رسالتش است عیان می‌کند زیباست. آن مورچه که در مسیر رفتن به خانه‌اش و لانه‌اش روزی‌اش را که چند برابر وزن و قدش است به دوش می‌کشد قابل تحسین است و زیبایی‌ست. آن پرنده چقدر دلنواز آواز می‌خواند تا من و شما متوجه زیبایی و حقیقت زندگی شویم اما باز هم ما نمی‌شنویم، چون حاضر نیستیم و هوش و حواسمان در پی دل مشغولی‌ها و ذهن مشغولی‌های دیگر زندگیست.
باغچه مامان فاطمه
این بار قرار است به باغچه مامان فاطمه برویم تا جذب زیبایی های آنجا شویم. باغچه‌ای سرشار از عشق، هوشیاری و احساس خوب. جایی که علف‌های هرز با شویدها دوستانه در خوش و بش هستند. می‌خواهم رقص علف‌ها و شادی آنها را ببینید. می‌خواهم گلهای آفتابگردان سرفراز و درخشان را ببینید و سبزی‌هایی را ببینید که با چه شوق و ذوق و چه استقامتی از دل بحران سربلند بیرون آمده‌اند و به خود می‌بالند. نعناهای خوش طعم و خوش عطر، تربچه‌های ملوس و دوست داشتنی و تره و شویدهای لطیف و نازک نارنجی را به نظاره بنشینید. همه‌ی آنها دلربایی خود را برای من به نمایش گذاشتند و من سرشار از شور و شعف شدم، پس تصمیم گرفتم تا کمی از آن زیبایی‌ها را با شما به اشتراک بگذارم.
قوانین چه می‌خواهند؟
قوانین می‌خواهند که شما زیبا زندگی کنید. قانون جذب به شدت دوست دارد جذب زیبایی شوید و شما و من زیبایی‌ها و شادی‌ها را جذب کنیم اما درخواست و تفسیر این زیبایی و خواسته با ماست. جهان چیزی را به زور به ما نخواهد داد. کائنات مشتاق است که ما هر روز خوشحال‌تر و زیباتر زندگی کنیم. چون خداوند خواهان زیبایی برای ماست و آن را بر کائناتش مقرر داشته است. اما من همیشه این را می‌گویم که ما با اراده و اندیشه‌ی آزاد آفریده شده‌ایم و مابقی داستان در دستان ماست و نه در دستی دیگر.
دانلود فایل ویدیویی سریال زیبایی‌های زندگی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!